دل نوشته های عاشقان
دل نوشته های عاشقان

 

 
 
لالایی

لا لا گل ریحون

دوتا فال و دوتا فنجون

توی فنجون تو لیلی

تو خط فال من مجنون

لالا لالا گل خشخاش

چه نازی داره تو چشماش

پر از نقاشیه خوابت

تو تنها فکر اونا باش

لالا لالا گل پونه

گل خوش رنگ بابونه

دیگه هیچکس تو این دنیا

سر قولش نمیمونه

لالا لالا شبه دیره

بببین ماهو داره میره

هزارتا قصه هم گفتم

چرا خوابت نمیگیره؟؟

لالا لالا گل لاله

نبینم رویاهات کاله

فرشته مثل تو پاکه

فقط فرقش دوتا باله

لالا لالا گل رعنا

میخواد بارون بیاد اینجا

کی گفته تو ازم دوری ؟؟

ببین نزدیکتم حالا

لالا لالا گل پسته

نشی از این روزا خسته

چقد خوابی که میشینه

تو چشمای تو خوشبخته

لالا لالا گل مریم

نشینه تو چشات شبنم

یه عمره من فقط هرشب

واسه تو آرزو کردم

لالا لالا گل پونه

کلاغ آخر رسید خونه

یکی پیدا میشه یه شب

سر هر قولی میمونه

لالا لالا گل زردم

چراغارم خاموش کردم

بخواب که مثل پروانه

خودم دور تو میگردم

 

 

 
 

 

 
 

 

 
 

 

 
 

دیگه شعرام واسه چشمای تو تازگی نداره

 
 

دلم ازدست همون چشم تو زندگی نداره

 
 

 

تو میگی خسته میشی چشمامو می کنی فراموش

ولی من عاشقم عاشق که خستگی نداره

میگی من دوستت ندارم برو و صرف نظر کن

دیوونم اینکه به احساس تو بستگی نداره

تو می گی ساده بگیر زندگی و منو رها کن

عاشقی خط خطیه صافی و سادگی نداره

تو می گی یه کم غرور داشته باش و منطقی تر شو

کارم از غرور گذشته هرچی که بگی نداره

من می گم دلم شکسته س تو می گی اونکه سپردیش

دلی که سپرده شد دیگه شکستگی نداره

می گم التماس چشمام کافی نیس واسه نگاهت

می گی که عشق تو حالت همیشگی نداره

تو می گی دیوونه ام تو راست می گی اما عزیزم

غیر من هیچ کس این حسی که تو می گی نداره

 

 
 
 
 

 

 
 

چشامو بستم و دارم تو رو بهتر میبینم

 
 

اما چشم تو بازم منو نگا نمی کنه

 
 

 

عمریه دارم صدات می کنم و جواب می دی

عمریه چشات ولی من و صدا نمیکنه

نمی دونم چرا من شدم به عشق تو اسیر

چرا عشق من چشاتو مبتلا نمی کنه

دلو پیچیدم لای یه برگ ناز گل سرخ

چشات اما به دلم هم اعتنا نمی کنه

جون من خیلی کمه اما فدات گرچه آدم

جونشو برای هرکسی فدا نمی کنه

غنچه ی آرزوهام می شکفه با خنده ی تو

حتی خوشبختی من اخماتو وا نمی کنه

می دونم نمی شه سرنوشت ما یکی باشه

تو می گی آدم عاقل که خطا نمی کنه

نه دلت تنگه واسم نه حرفی داری بزنی

آخه سنگم با شیشه اینجوری تا نمی کنه

من می گم عاشقتم فقط به قیمت یه جون

تو قبول نمی کنی دل اشتباه نمی کنه

من می گم خداکنه یجوری مال من بشی

نمی دونم چرا این کارو خدا نمی کنه

 



نظرات شما عزیزان:

باران
ساعت20:01---3 اسفند 1391
تو مرا ازردی...
تو مرا...
انقدر ازردی...
که خودم کوچ کنم از شهرت...!
بکنم دل ز دل چون سنگت
تو خیالت راحت...
میروم از قلبت...
میشوم دورترین خاطره در شب هایت
تو به من می خندی..!!!
و به خود می گویی:
باز می اید و میسوزد از این عشق ولی:
بر نمی گردم
نه........
می روم انجایی
که دلی بهر دلی تب دارد
عشق زیباست و حرمت دارد!
تو بمان.........
دلت ارزانی هر کس که دلس مثل دلت سرد و بی روح شدست
سخت بیمار شدست
تو بمان در شهرت.....!!!


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در تاريخ سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, توسط مسلم موسوی |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.